7 ماهت هم تموم شد به سلامتی
چقدر زود می گذره پسرم امروز که دارم برات می نویسم 7 ماه و 18 روزته
خداروشکر این ماه وزنت خوب شد و از صدک 15 زدی بالا قربونت بشم
خیلی خوشحالم خیلیییییییی
تازگیا یاد گرفتی دستت رو میزنی به دهانت صدا درمیاری آبابابابابابابا
انقدر می چرخی کمتر از سینه خیز رفتن نیست از اینور اتاق به اونور اتاق
10 روزی هست یاد گرفتی رو پاهات و دستات وایسی
ماشالله روز به روز داری شیرین تر میشی عزیزم
وقتی بابایی می خواد بره بیرون گریه می کنی که بغلت کنه
چند روزی هست کم خواب و خوراک شدی فکر کنم جای دندونات اذیتت می کنه
ولی از دندون خبری نیست و من عجله ای ندارم
حالا بریم سراغ عکسا
این تیپی بود که شب قدر برات زدم
این عکسو بابایی ازت انداخته
تیپ عروسی دایی
پسرم رفته خرید
علیرضا با عروسک مورد علاقه ش سونیک
شدیدا به رنگ آبی علاقه منده مثل باباش استقلالی
همیشه دور و بر میز تلویزیون و سیم برقه
اینجا در حال سر و صدا کردنی در واقع جیغ زدن
اینجا حرم حضرت عبدالعظیم هستش شب شهادت امام صادق(ع) بود